هرکدام یک ملت بودند برای خودشان.برگی زرین از دفتر این سرزمین ، برگی سبز از درخت انقلاب این سرزمین ، برگی برنده برای مردمان این سرزمین...
آنقدری بزرگ بودند که کوچک های بزرگ نمای دنیا طاقت تحمل بزرگی شان را نداشتند و ...
هر کدام یک ملت بودند برای خودشان...پرکشیدنشان سخت گذشت بر این سرزمین و جای خالی شان...
اما از آنجایی که «مِنَ الْمُؤْمِنِینَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَیْهِ فَمِنْهُم مَّن قَضَى نَحْبَهُ وَ مِنْهُم مَّن یَنتَظِرُ وَ مَا بَدَّلُوا تَبْدِیلًا» (از مومنان مردانی هستند که به پیمانی که با خدا بسته بودند وفا کردند ، بعضی بر سر پیمان خویش جان باختند و بعضی چشم به راهند و هیچ پیمان خود دگرگون نکرده اند. ) هستند کسانی که علمداری کنند برایشان ، هستند برگ هایی دیگر از شجره ی طیبه ی انقلاب ، رویش هایی سبز از این درخت ، برگ هایی سبز ، برگ های برنده...
شهدا ، برگ برنده ی این ملت اند در برابر همان هایی که تاب تحمل ندارند ، تحمل بزرگی این ملت را...
امروز شهدای ما برگ برنده ی ما هستند ، چه آنهایی که "فَمِنْهُم مَّن قَضَى نَحْبَهُ" و چه آنهایی که "وَ مِنْهُم مَّن یَنتَظِرُ" ...
امروز ؛ «برگ برنده ی ما ، شهید زنده ما